شاهکاری ازنقش آفرینی حاج محمد مهرانی 
درتعزیه لباس پس دادن (پشیمانی یزید) 

دریغ  درد به وقت سواری ای زینب
بکن زنقد روان اشک جاری ای زینب
خوشا دمی که به عزت سوار می گشتی
حضور بود ترا اقتداری ای زینب
برادران عزیزان دوستان رشید
یکان یکان تو به خاطر نداری ای زینب
بنال تا که علی اکبر جوان آید
رکاب گیر تو گردد زیاری ای زینب
بنال تا به بغل گیرد حضرت عباس
در این سواریت از سوگواری ای زینب
به هر طرف به نگاهی بنال از ته دل
خوش است ناله هر داغداری ای زینب
برادری چو حسین نیست در برابرتو
هنوز بهر حسین انتظاری ای زینب
هزار حیف که جای یکان یکان خالیست
بنال چون دل شوریده داری ای زینب
هزار حیف که بی محرم پرستاری
دریغ درد که بی غمگساری ای زینب
به روز حشر ز مخلص مپوش چشم امید
کند زبهر تو هر لحظه زاری ای زینب